آشنایی با دستاوردهای نظامی ایران پس از انقلاب اسلامی

دستاوردهای نظامی انقلاب اسلامی ایران؛ به همراه خاطرات و زندگی نامه ی شهدا

آشنایی با دستاوردهای نظامی ایران پس از انقلاب اسلامی

دستاوردهای نظامی انقلاب اسلامی ایران؛ به همراه خاطرات و زندگی نامه ی شهدا

به نام خدا
این وبلاگ شخصی میباشد و به دستاوردهای نظامی انقلاب اسلامی؛ زندگی نامه و خاطرات شهدا می پردازد.
مطالب این وبلاگ برگرفته از کتب و سایت های معتبر داخلی میباشد.
آخرین نظرات

۱۶ مطلب با موضوع «شهدا» ثبت شده است

راه پدر را به بچه‌هایم بیاموزید که همانا راه حسین(ع) است.
چند روز پیش هویت پیکر مطهر یکی از ۱۷۵ شهید غواص و خط‌شکن که در عملیات کربلای ۴ به شهادت رسیده‌اند به نام سید جلیل میری ورکی احراز هویت شد. وصیت نامه او چند روز قبل از شهادتش به نگارش درآمده است.
چند روز پیش هویت پیکر مطهر یکی از 175 شهید غواص و خط‌شکن که در عملیات کربلای 4 به شهادت رسیده‌اند و پیکر آنها با دستان بسته بعد از گذشت 29 سال از شهادتشان در یک گور دسته‌جمعی در ابوفلوس تفحص شد، احراز هویت شد. شهید سید جلیل میری ورکی فرزند سید قاسم یکی از خط‌شکنان عملیات کربلای 4 بود که در منطقه ام‌الرصاص به شهادت رسیده است. او متولد ششم فروردین ماه سال 1338 از شهرستان تنکابن در استان مازندران است. او اعزامی لشکر 25 کربلا بود که در جبهه به‌عنوان یک تک‌تیرانداز فعال بود و به‌عنوان خط‌شکن کربلای 4 در این عملیات اسیر و سپس در کنار دیگر خط شکنان و غواصان این عملیات به شهادت رسید. حالا بعد از گذشت 29 سال از شهادتش هویت پیکر مطهر او شناسایی شده است. پیکر مطهر این شهید والامقام در روز پنج شنبه 18 تیرماه 94 مصادف با 22 رمضان در شهر کرج استان البرز که محل سکونت فعلی خانواده اوست تشییع شده و به خاک سپرده شد.
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۴ ، ۱۷:۰۴

سردار شهید محسن وزوایی  در پنجم مرداد ماه سال 1339 در محله نظام آباد تهران، در دامان خانواده ای اصیل و مذهبی دیده به جهان گشود. شهید وزوایی، دبستان و متوسطه را با نمرات عالی سپری کرد. دوره دبیرستان را در مدرسه دکتر هشترودی تهران گذراند و پس از گرفتن دیپلم، با کسب رتبه اول شیمی دانشگاه صنعتی شریف، مشغول به تحصیل شد.

محسن وزوایی، در سال های نوجوانی با راهنمایی های مؤثر پدر فرزانه اش، مرحوم حاج حسین وزوایی که از هم رزمان مرحوم آیت اللّه کاشانی بود، قدم به وادی مبارزات ضد استبدادی گذاشت. پس از ورود به دانشگاه، به جریان مکتبی انجمن های اسلامی دانشجویان این دانشگاه پیوست و هم زمان با شرکت در فعالیت های سیاسی و جلسات عقیدتی، از سال 1356 مسئولیت هدایت و جهت دهی به مبارزات دانشجویی ضد دیکتاتوری را در سطح دانشگاه شریف عهده دار شد.
در سال های ورود شهید محسن وزوایی به دانشگاه، نقش فعالی در تشکیلات اسلامی دانشگاه از خود نشان می داد. این جوان مبارز و پرشور، از تظاهرات خونین 17 شهریور ماه 1357 تا 12 بهمن 1357 و ورود امام خمینی رحمه الله به ایران، در همه صحنه ها از جمله پیشتازان و جلوداران تظاهرات مردمی بود. او در روزهای پرتلاطم انقلاب نیز نقش حساس هدایت را بردوش می کشید و در درگیری های مسلحانه و سرنوشت ساز 19 بهمن تا 22 بهمن 1357، حضوری پرثمر داشت. شهید وزوایی در تصرف دو پادگان مهم جمشیدیه و عشرت آباد نیز شهامت بالایی از خود نشان می داد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۴ ، ۲۳:۵۸

تاریخ تولد:1333.تاریخ شهادت:30/11/1362محل تولد : کرج.طول مدت حیات :29سال محل شهادت :چنگوله مزار شهید:گلزار شهدای کرج

در سال 1333 اولین اشعه‌های آفتاب شهرستان کرج بر چهره درخشان مهدی تابید و او پا به عرصه وجودنهاد. تحصیلاتش را تا مقطع فوق دیپلم ادامه داد و پس از آن شور انقلابی را که از کودکی در خود پرورش داده بود هدایت نموده، فعالیت هایش را به صورت ارتباطی قوی با شهر قم مخصوصاً با آیت الله مشکینی ادامه داد.
او اعلامیه‌های آیات عظام را به کرج آورده، تکثیر می‌کرد واین امر باعث شده بود که بارها دستگیر و راهی زندانش نمایند. با پیروزی انقلاب تلاش و امید مهدی دو چندان گشت بطوری که بعد از مدتی فعالیت در کمیته انقلاب اسلامی در سال 1358 به فرمان امام و مقتدایش، خمینی کبیر (ره)، وارد سپاه پاسداران شد و همزمان مسئولیت بسیج شهرستان کرج را نیز به عهده گرفت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۴ ، ۲۳:۴۷

در روز اول دی‌ماه 1325  در شهرستان «قوچان» متولد شد. پدر و مادر متدین او نامش را «یوسف» گذاشتند و در تربیت و پرورش فرزندشان از هیچ کوششی فروگذار نکردند، به گونه‌ای که تربیت و هوشمندی او در طول دوران تحصیل، همواره توجه معلمین و مسؤولین مدارسی که شهید در آن تحصیل می‌کرد را جلب می‌نمود.
با ورود به مقطع دبیرستان، توانست به مجموعه‌ی آگاهی‌های علمی و از جمله معلومات مذهبی خود بیفزاید. او با مطالعه‌ی کتب مذهبی بیش از گذشته با احکام نورانی اسلام آشنا شد. این مطالعات باعث شد تا با همیاری دوستانش، کتابخانه‌ای را در دبیرستان تأسیس و جوانان علاقه‌مند به مطالعه‌ را گرد هم آورد. با وجودی که در آن زمان عمّال رژیم شاه به فروریختن فرهنگ اسلامی کمر همت بسته و مانع‌تراشی می‌کردند، یوسف سعی داشت تا هرچه بیشتر فرهنگ غنی اسلام را در محیط زندگی گسترش دهد. از این رو پیشنهاد برگزاری نماز جماعت را در محیط دبیرستان مطرح کرد، که با استقبال خوب دیگران روبرو شد.
شهید کلاهدوز به مطالعه‌ی تنها اکتفا نکرد، بلکه سعی داشت آموخته‌ها و خصلت‌های نیکوی خود را به دیگران نیز منتقل نماید. او در سنین جوانی، ایثار و فداکاری و از خود‌گذشتگی را عملاً به دیگران یاد می‌داد و رفتار و حرکاتش سرمشق و الگویی برای همگان بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۳ ، ۲۳:۲۷

روز جمعه ماه محرم سال 1336 در یکی از محله‌های مستضعف نشین اصفهان به نام «کوی کلم» خانواده با ایمان خرازی مفتخر به قدوم سربازی از عاشقان اباعبدالله (ع) گشت.

هوش و ادب، زینت بخش دوران کودکی او بود و در همان ایام همراه پدر به نماز جماعت و مجالس دینی راه یافت و به تحصیل علوم در مدرسه‌ای که معلمان آنجا افرادی متعهد بودند، پرداخت. اکثر اوقات پس از تکالیف مدرسه به مسجد محله به نام مسجد «سید» رفته با صدای پرطنینش اذان و تکبیر می‌گفت. حسین در دوران فراگیری دانش کلاسیک لحظه‌ای از آموزش مسایل دینی غافل نبوده و در آغاز دوران نوجوانی گرایش زیادی به مطالعه خبرها و کتب اسلامی‌ و انقلابی داشت و به تدریج با امور سیاسی نیز آشنا شد. در سال 1355 پس از اخذ دیپلم طبیعی برای طی دوران سربازی به مشهد اعزام گشت. او ضمن گذراندن دوران خدمت، فعالانه به تحصیل علوم قرآنی در مجامع مذهبی مبادرت ورزید. در آن دوره او را برای عملیات سرکوب‌گرانه ظفار به عمان فرستادند ولی او از این سفر به معصیت یاد کرد و حتی نمازش را تمام می‌خواند. از همان روزهای اول انقلاب در کمیته دفاع شهری مسئولیت پذیرفت و برای مبارزه با ضد انقلاب داخلی و جنگهای کردستان قامت به لباس پاسداری آراست و لحظه‌ای آرام نگرفت. یک سال صادقانه در این مناطق خدمت کرد و مأموریتهای محوله او را راهی گنبد نمود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۳ ، ۱۰:۲۲

امیر سرلشکر حسن آبشناسان نوزدهم اردیبهشت 1315 در محله نازی آباد تهران، چشم به جهان گشود.

چون زادروزش نزدیک به روز شهادت امام حسن(ع) بود، قربانعلی، پدر آن شهید، نام «حسن» را بر او نهاد. در دوران نوجوانی با اسلام و آموزه‌های انسان‌ساز آن آشنا شد؛ با قرآن مجید و نهج البلاغه انس همیشگی داشت.

در سال 1336 وارد دانشگاه افسری ارتش شد. او طی سال های 1339 تا 1356 دوره های مقدماتی، رنجر و عالی ستاد فرماندهی را طی کرد و در این میان دوره های چتربازی و تکاوری را نیز در داخل و خارج از کشور گذراند. شهرت شهید آبشناسان به امور مذهبی در ارتش قبل از انقلاب اسلامی به حدی بود که در میان اطرافیانش به شیخ حسن معروف شد و به همین دلیل پس از پیروزی انقلاب اسلامی به سرعت مورد اعتماد انقلابیون قرار گرفت و از جمله افرادی شد که پایه های نظامی سپاه پاسداران را قوت و قوام بخشید. شهید آبشناسان در عملیات های بسیار دوران دفاع مقدس حضوری مؤثر و تأثیرگذار داشت و با هدایت مدبرانه نیروهای تحت امرش نقش بسزایی در خلق پیروزی های بی شمار جنگ تحمیلی داشت. وی سرانجام در هشتم مهر سال 1364، در حالی که فرماندهی لشکر 23 نوهد (یکان تکاوران نیروی زمینی با عنوان نیروی ویژه هوابرد) را برعهده داشت، طبق روال همیشگی اش، شخصا در خط مقدم عملیات قادر حاضر شد و به هدایت عملیات پرداخت که در همین حین با تیر مستقیم دشمن بعثی به شهادت رسید و نام خود را به عنوان تنها فرمانده لشکر شهید ارتش جمهوری اسلامی ایران در خط مقدم در حین عملیات به ثبت رسانید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۳ ، ۰۰:۱۵

سینه ستبر تاریخ مالامال از خاطرات حیات و ممات مردان مردی است که روحشان فراتر از زمان و عرصه فراخ زمین تنگ‏تر از قلب سرشار از عشقشان بوده است. عشق به یگانه هستی ‏بخش که اشتیاق لقائش آرام از جسم و جان آن‏ها گرفته و سر سودایی‏شان را همواره بر آستان داشته‏ است.

امیر کم ‏نظیر ارتش اسلام سپهبد علی صیاد شیرازی یکی از این پر و بال‏سوختگان وصال نور است که لباس زیبای شهادت زیبنده قامتش و کمترین مزد اخلاص، فداکاری و ایثار و پروانگی اوست. سردار سرافراز جبهه توحید و بسیجی آشنای جبهه ‏های افتخار و شرف و نور، این سردار بیدار و جهادگر عرصه‏ های پیکار و شیر بیشه شجاعت و ایثار و عاشق بی‏قرار و اسوه اخلاص و استقامت با صدق و صفا، پس از عمری جهاد خالصانه و جانبازی در خطوط مقدم دفاع از اسلام و ولایت ، با پیکر خونین و چهره رنگین و مخضوب به دیار معشوق شتافت و شهید شاهد جوار حق گردید و اجر و پاداش آن همه اخلاص و ایثار را در همین دنیای فانی نیز گرفت.

امیر سپهبد شهید علی صیاد شیرازی، فرزند «زیاد»، در روز چهارم خرداد ماه سال 1323 در شهرستان «درگز» از توابع استان خراسان به دنیا آمد. پس از طی دوران طفولیت، در گرگان به دبستان «منوچهری» رفت و دوره متوسطه را تا سال سوم در دبیرستان‌های «هدایت» و «فخرالدین اسعد گرگانی» در شهرهای شاهرود و گرگان طی نمود. در خرداد ماه سال 1342 از دبیرستان امیر کبیر در تهران در رشته ریاضی دیپلم متوسطه گرفت و یک سال بعد در آزمون ورودی دانشکده افسری پذیرفته شد و به تحصیل علوم نظامی پرداخت. سه سال بعد، در مهر ماه سال 1346 با درجه ستوان دومی در رستة توپخانه فارغ‌التحصیل شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۳ ، ۰۰:۰۱

ای پدران و مادران مبادا از رفتن فرزندان‌تان به جبهه جلوگیری کنید که فردا در محضر خدا نمی‌توانید جواب حضرت زینب(س) را بدهید. مانند مادر وهب جوانان‌تان را به جبهه بفرستید و حتی جسد او را تحویل نگیرید .

زمستان سرد و برفی 1326 بود که روستای ولی عصر کوار از استان فارس خورشید تابانی را در آغوش گرفت که از کهکشانی دور، پا به منظومه سرد حیات گذاشته بود؛ مسافری غریب که از دورها می‌آمد تا گرمی خانه سرد و کوچکی باشد که سال‎ها یخبندان حکومت ستمشاهی را تجربه کرده بود.
خانواده متدّین و مذهبی اسکندری این مسافر کوچک را اسماعیل نامیدند. اسماعیل آغازین روزهای زندگی خود را در آغوش پدر ومادر سپری نمود و تحت توجهات این دو بزرگوار رشد و تربیت یافت. در شش سالگی پا به پای کودکان روستا راهی مدرسه شد. امّا هنوز سال ششم ابتدائی را به پایان نرسانده بود که از تحصیل بازماند و همدوش با پدر به کار و تلاش پرداخت.
در سال 1347 ازدواج نمود و صاحب 8 فرزند شد. اما مهر خانواده و فرزند، او را از مسئولیت عظیمی که بر عهده داشت غافل نساخت و با شروع جنگ تحمیلی دل به امواج بلند ایثار سپرد و راهی عرصه‌های خون و حماسه گردید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۳۸

این شهید عزیز ما مظلوم و گمنام بود در عین اینکه تمام امور لشکر را به تنهایی می چرخاند اما هیچ جا حاضر نبود اسمی از ایشان برده شود وقتی ما از تبلیغات لشکر یک عدد فیلم ایشان را خواستیم اصلا وجود نداشت. حاج موسی رضازاده در سال ۱۳۱۸ در خانواده‌ای متدین و مذهبی از کوی علیای کازرون چشم به جهان گشود. مهربانی و مردانگی او از همان بدو تولد در چهره او موج می‌زد و آزادی و عدالت‌خواهی در تون صدایش معلوم بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۲۸

در اردوگاه اسرای جنگی دوباره تعدادی اسیر جدید را آورده‌اند.لحظاتی می‌گذرد. درِ دخمه که باز می‌شود حمدالله در میان اسرای تازه‌وارد چهره آشنای پدر را می‌بیند. دیدن اسارت پدر، سختی اسارت را برایش دوچندان می‌کند.

روز هفتم شهریورماه سال 1336 در شهرستان سنقر از توابع استان کرمانشاه، از مادری مؤمن به دنیا آمد. هنوز یک سالش نشده بود که مادر را از دست داد. پدرش که حالا می بایست جای خالی مادر را هم برای حمدالله پر کند، چاره ای نداشت مگر اینکه اسباب زندگی را بار وانت کند و به روستا برود تا در غیاب خودش مادرش از حمدالله نگهداری نماید.با مدرسه رفتن حمدالله همه شاد و امیدوار بودند که او درس می‌خواند و عصای دست پدر و مادربزرگ‌اش می‌شود؛ اما فوت مادربزرگ دوباره خانه را سیاه‌پوش کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۳ ، ۱۹:۲۲